بایگانی بهمن ۱۳۹۶ :: Mr. Keating

ای مجاهد ای مظهر شرف...

...یا حبیب من لا حبیب له...

این روزا با دیدن عکس آقا روح الله ذهنم شدیدا درگیر میشه...فکر می کنم به این که اگه این مرد نبود...اگه خودش رو برای مبارزه آماده نکرده بود...اگه انقلابی به وجود نیومده بود...الان من کجا ایستاده بودم؟ الان داشتم چیکار می کردم؟

خیلی فکر کردم و آخرین نتیجه ای که گرفتم این بود که الان احتمالا دست در دست یه دختر نامحرم توی هرجایی که نمی تونم تصورش رو بکنم سرگرم عیاشی بودم...یا شایدم یه سیگار خارجی گوشه ی لبم بود و قدم زنان با هر پُک غلیظی که به سیگار می زدم گذشته ی بی حاصلم رو مرور می کردم! یا شاید هم داشتم آماده می شدم که به محل قرارم با دوستان شبیه خودم برسم و برای صدمین بار چرندیاتم رو تحویلشون بدم و مزخرفاتشون رو بشنوم...ولی نیستم! 

نه...الان هیچ کدوم از اینا نیستم...

من الان یه جوون 22 ساله ام که توی جمهوری اسلامی زندگی می کنه...

و به جای تموم اون کارها دارم گوشه ی اتاقم می خونم و می نویسم و می خونم و می نویسم و به احیای تمدن اسلامی بر مبنای عدل علوی و تقویت جبهه ی حق در مقابل باطل فکر می کنم...و هر روز و هر ساعت و هر لحظه با خودم درگیرم و در حال جنگ تا بتونم به اژدهای نفسم پیروز بشم و لبخند رضایت امام و صاحبم حضرت ولی عصر(روحی له الفداء) رو به دست بیارم...ان شاءالله!

امروز دشمن طبق معادلاتش باید روی من سرمایه گذاری کنه...باید برای مهار من وقت بذاره و به زحمت بیفته...و من توی سنگر کوچیکی از هزاران سنگر جبهه ی حق علیه باطل در حال مبارزه ام...توی یه نبرد واقعی...در کنار شما!

 

چقدر چشم که دوخته شده به صحنه ی مبارزه ی من...و ما! از ایران بگیر تا یمن و سوریه و آفریقا و حتی تو خاک غرب!

و باز می رسم به این سوال که " اگر آن مرد نبود...؟ "

 

و چقدر یه انسان می تونه قوی بشه...و اثرگذار...مثل #آقا_روح_الله

 

پ.ن1: رفتی سبک عِنان و ندیدی که بعدِ تو...دیشب چه قصه داشت سرِ ما و سنگ ها...

 

پ.ن2: پیرو پست ناطورِ دشت نگاشته شد...در مقام مقایسه ای که ازش حرف زدم.

 

#بابای_ماست_خمینی

#شکر_همین_یک_نعمت_را_هم_نخواهیم_توانست_به_جا_آوردن

#ولله_الحمد

#من_جمهوری_اسلامی_را_دوست_دارم

یاعلی مدد

27 بهمن 1396

 

اثر فاخر مرحوم محمدعلی ابرآویز:

تو پیک خلوت روحانیان و سینه سوزانی 

مسلمان مسلح با سلاح شوق و ایمانی

تو شمشیر خدا بر قلب کفار گران جانی

غریو لا تَخَف سر ده به گلبانگ مسلمانی

الله اکبر...

 

۰۰:۱۸

آنقدر مرد نبودیم...

اصبغ ابن نباته که از یاران بزرگوارِ امام علی علیه السلام است میگوید از حضرت علی علیه السلام شنیدم که در مورد امام زمان فرمودند:
«صَاحِبُ هَذَا الأمرِ هُوَ الشَّریدُ الطَّریدُ الفَریدُ الوَحید»

 وحید یعنی تنها 

فرید هم که از فرد میاد یعنی تک...

طرید یعنی طرد شده......

طاقت دارید معنای شرید رو هم بگم؟

...

شرید یعنی آواره...

...

فقط یه چیز به ذهنم می رسه.... خاک بر سر من.

امامم آواره است و من...

فردا اگه ازم بپرسن وقتی امام و صاحب و مولات آواره بود تو چیکار می کردی...چی بگم....دارم چیکار می کنم؟ کی قراره به خودم بیام...؟

چی بگم...

چی بگم منی که دارم راحت زندگی مو می کنم...و طاقت شنیدن یه فحش تو راه امامم رو هم ندارم...

...آنقَدَر مَرد نَبودیم کِه یارش باشیم...


پ.ن: پخش کنید حدیث رو شاید یه نفر به خودش بیاد...   

وارحَمِ استِکانَتَنا بَعدَه...


۲۲:۴۹

ساعت نه و چهل و پنج دقیقه به وقت ایران اسلامی

...بسم رب الشهداء و الصابرین...

این چند روز درگیر کتاب "ناطورِ دشت" بودم...از جی.دی.سلینجر نویسنده ی آمریکایی.

شاید شما هیچ وقت نتونید توی جامعه ی مدنی آمریکا زندگی کنید و روزتون رو شب و شبتون رو روز کنید...احتمالا هیچ وقت هم نمی تونید زندگی کردن تو یه خانواده ی آمریکایی رو تجربه کنید...

اما می تونید...

شما می تونید بشینید توی خونتون و با ناطورِ دشت برید تو دل دبیرستان های معروف آمریکا...تو دل خانواده های آمریکایی و با نگاهشون به دنیا و مافیها آشنا بشید و ارزش ها و ضدارزش های جامعه ی آمریکا رو توی کوچه پس کوچه های نیویورک دنبال کنید بدون اینکه پاتون رو از شهرتون و حتی خونتون بیرون بزارید!

 می تونید بفهمید جوونای آمریکایی با چه رویکردی زندگی می کنن،و آیا اصلا رویکردی که ما بهش میگیم جهان بینی اون جا وجود داره یا نه...

پسرِ داستان آروم آروم در حال غرق شدنه و شما این غرق شدن و سقوط تدریجی رو به نظاره میشینید...


تحلیل من اینه که "هولدن" می تونه نماینده ی تفکر غالب توی جامعه ی مدنی آمریکا به عنوان سرآمد تمدن های ساخته شده بر ستون های لیبرالیسم باشه و ناطور دشت تصویری نسبتا عریان رو از سبک زندگی غربی به تصویر می کشه.

 حجم کتاب کمه و ارزش تجربه کردن رو داره...به خصوص وقتی بعدش به خودتون نگاه می کنید و به مقایسه ی دخترها و پسرهای قصه با خودتون می پردازید...اون وقته که متوجه می شید انقلاب اسلامی چه نعمت بزرگی به ما بخشیده...آزادی به معنای واقعی کلمه.


پ.ن: ان شاءالله اگر عمری بود در پست بعدی به این مقایسه می پردازم...

راستی... امام امت فرمودند 22 بهمن امسال به حول قوه ی الهی از آن 22 بهمن های تماشایی خواهد بود...

ان شاءالله با هر سلیقه ای #فردا_همه_می_آییم :)


بیست و یکم بهمن ماه سال یکهزار و سیصد و نود و شش هجری خورشیدی


۲۱:۴۷

که بی حضور تو دارم به انتهای خودم...

Related image
 

...بسم الله الرحمن الرحیم...

 
جنگه...
می دونستین جنگه؟
واقعنی صدای تیر و موشک ها رو می شنوین یا الکی می خواین با من همدردی کنین؟
 
جنگه... 
 
به 
  خدا
      قسم
           که جنگه...
 
توی جنگ دشمن یه نوع خمپاره می زد به اسم خمپاره 60! رزمنده ها اسمش رو گذاشته بودن " خمپاره ی نامرد " چون تمام خمپاره ها سوت می کشیدن و فرصت فرار به طرفشون می دادن اما این یکی آروم و بی صدا میومد و وقتی بغلت پا به زمین می ذاشت تازه متوجه می شدی که...! شاید هم دیگه هیچ وقت متوجه نمی شدی!
 
جنگه...
به خدا قسم جنگه و دست و بال دشمن پره از این خمپاره های شصت...
بدترین جنگ جنگ داخلیه!!! بیرونت آرومه و هیچ کس نمی فهمه چه طوفانی اون داخل به پاست...
راستش رو بخواین شکستش هم خیلی بده...چون تو دیگه آدم قبلی نیستی...سقوط کردی...زخمی شدی ولی اطرافیانت همچنان همون توقعات قبلی رو ازت دارن...
 
اما به حکم " لا یکلف الله نفسا الا ما آتاها" اگه سدی جلوی راه هست حتما توانایی شکستنش رو قبلا بهمون دادن! حتما و قطعا...
 
بعد از مدت ها این همه راه اومدم تا بگم : ج ن گِ ! حواسمون باشه 
 
پ.ن: راستش رو بخواین قبلا با دیدن عکس شهدا آروم می شدم اما الان احساس حقارت می کنم...و نمی دونم این خوبه یا بد...فقط می دونم شهدا اول دشمن درونشون رو سر بریدن...
 
یا أکرمَ من اعتذَرَ الیه المسیئون...
 
هدیه به روح شهدا صلوات
 
 
۲۲:۲۸

Mr. Keating

!O Captain! My Captain
Our fearful trip is done
The ship has weather'd every rack, the prize we sought is won
.The port is near, the bells I hear, the people all exulting

کتابِ در حالِ خواندن:

آخرین کتابِ خوانده شده:
Designed By Erfan Powered by Bayan