...بسم رب الشهداء و الصابرین...
این چند روز درگیر کتاب "ناطورِ دشت" بودم...از جی.دی.سلینجر نویسنده ی آمریکایی.
شاید شما هیچ وقت نتونید توی جامعه ی مدنی آمریکا زندگی کنید و روزتون رو شب و شبتون رو روز کنید...احتمالا هیچ وقت هم نمی تونید زندگی کردن تو یه خانواده ی آمریکایی رو تجربه کنید...
اما می تونید...
شما می تونید بشینید توی خونتون و با ناطورِ دشت برید تو دل دبیرستان های معروف آمریکا...تو دل خانواده های آمریکایی و با نگاهشون به دنیا و مافیها آشنا بشید و ارزش ها و ضدارزش های جامعه ی آمریکا رو توی کوچه پس کوچه های نیویورک دنبال کنید بدون اینکه پاتون رو از شهرتون و حتی خونتون بیرون بزارید!
می تونید بفهمید جوونای آمریکایی با چه رویکردی زندگی می کنن،و آیا اصلا رویکردی که ما بهش میگیم جهان بینی اون جا وجود داره یا نه...
پسرِ داستان آروم آروم در حال غرق شدنه و شما این غرق شدن و سقوط تدریجی رو به نظاره میشینید...
تحلیل من اینه که "هولدن" می تونه نماینده ی تفکر غالب توی جامعه ی مدنی آمریکا به عنوان سرآمد تمدن های ساخته شده بر ستون های لیبرالیسم باشه و ناطور دشت تصویری نسبتا عریان رو از سبک زندگی غربی به تصویر می کشه.
حجم کتاب کمه و ارزش تجربه کردن رو داره...به خصوص وقتی بعدش به خودتون نگاه می کنید و به مقایسه ی دخترها و پسرهای قصه با خودتون می پردازید...اون وقته که متوجه می شید انقلاب اسلامی چه نعمت بزرگی به ما بخشیده...آزادی به معنای واقعی کلمه.
پ.ن: ان شاءالله اگر عمری بود در پست بعدی به این مقایسه می پردازم...
راستی... امام امت فرمودند 22 بهمن امسال به حول قوه ی الهی از آن 22 بهمن های تماشایی خواهد بود...
ان شاءالله با هر سلیقه ای #فردا_همه_می_آییم :)
بیست و یکم بهمن ماه سال یکهزار و سیصد و نود و شش هجری خورشیدی