کتابخانه :: Mr. Keating

کتابخانه

... بسم الله الرحمن الرحیم ...

 

برخی کتاب ها که "یک مسلمان" خوانده و یا در دست خوانِش دارد به همراه بخشی از آن‌ها را در این جا ببینید.

 

اول.

مردی در تبعید ابدی

بر اساس داستانِ زندگیِ ملاصدرای شیرازی صَدرالمُتِألّهین

نوشته ی جناب نادر ابراهیمی

انتشارات: روزبهان

 

 

...بانو لبخند زد. او شوخ طبعی های ملّای محبوبش را خوب می شناخت، همچنان که ذره ذره ی خُلقیات او را، و باز یادش از آن مکالمه ی شیرین نخستین آمد:

-سلام ملّا!

-سلام بانو!

ملّا دمی نگاهش به چهره ی مهتابگونِ فاطمه افتاد: «تبارک الله!»

-برادرم در محضر شما درس می خوانَد.

-کاش که همشیره ی برادرت در محضر بنده درس می خواند!

-خجالت دارد ملّا! بگذار بابّ آشنایی باز شود آنگاه شوخ طبعی کن!

-امروز که خریدار دارد باید فروخت. فردا دیگر کسی چه می داند که کالای شیرین زبانی ام مشتری دارد یا ندارد.

 

 

 

 

دوم. 

طرح کلی اندیشه ی اسلامی در قرآن

از سید علی حسینی خامنه ای

 

به نام خدا
 
« روزهای آخر تابستان 1353، امام جماعت مسجد کوچک و نیمه کاره ی امام حسن مجتبی (ع) در مشهد، با شروع ماه رمضان، برنامه ی جدیدی برای مسجد می ریزد.
 
سیّد علی خامنه ایِ سی و پنج ساله، با آن قد رشید و چشمان نافذش، بنا می کند که هر روزِ ماه مبارک بعد از نماز ظهر و عصر، قرآن به دست پشت تریبون بایستد و یک ساعت سخنرانی کند، با موضوع « طرح کلی اندیشه ی اسلامی در قرآن »
 
با شروع جلسات، شهر مشهد به هم می ریزد. هر روز ظهر که شهر خلوت شده و مردم به استراحت تن داده اند در گوشه ای از شهر جنب و جوشی عجیب برپاست...مردم همه از راه های دور و نزدیک در هوای گرمِ ظهرها با زبان روزه، در حرکتند به سمت مسجد امام حسن (ع)
 
دانشجویان پزشکی برای آمدن و رفتن، اتوبوس گرفته اند و اقشار مختلف مردم مشتاقانه خود را به این مسجد می رسانند تا با شنیدن حرف های سیّد جوان، تشنگی هایشان را فرو بنشانند. »
.
.
.
بالاخره خواندمش، ولله الحمد!
طرح کلی اندیشه اسلامی، گوهری ست بی مثل و مانند که چهل سال دیر به دست ما و شما رسید...اما رسید.
کتاب با طرح مباحثی تماما نو در باب ایمان شروع می شود و با توحید ادامه پیدا می کند. اما نقطه ی اوج آن در بحث پیرامون "فلسفه ی نبوت" و "ولایت" است!
 
شک نکنید بعد از خواندن، نگاهی نو به اسلام و قرآن پیدا خواهید کرد.
 
و البته می توانید پس از بستن کتاب، عکس جوانی سید علی را بیاورید و...خوب نگاهش کنید و...بغض کنید و.......زیر لب ولله الحمدی بگویید و...خطاب به سید علی نجوا کنید...آخر چه کسی لایق تر از تو برای هدایت این کشتی؟...الحمدلله به خاطر داشتن تو...پدر مایی شما...امام مایی.
 
 
پ.ن: جالب این جاست که رهبری بعدها از این جلسات یاد می کنند و می گویند: آن حرف ها پایه های فکری برای ایجاد یک نظام اسلامی بود، اگرچه ما آن موقع امیدوار نبودیم که نظام اسلامی شش، هفت سال دیگر محقق شود. می گفتیم اگر پنجاه سال دیگر هم ایجاد نشود بالاخره پایه های فکری اش این هاست. 
 
 
...
 
 
 
سوم. 
بیگانه
 
نویسنده: آلبر کامو
مترجم: ترجمه های زیادی داره اما من ترجمه ی خشایار دیهیمی رو خوندم و واقعا راضی بودم.
نشر : ماهی
 
 
مسئله ی اصلی کشتن وقت بود.
دست آخر، وقتی یاد گرفتم چطور چیزها رو به یاد بیارم، دیگه اصلا حوصله ام سر نمی رفت. 
بعضی وقت ها به اتاقم فکر می کردم و در عالم خیال، از یک گوشه ی اتاق شروع می کردم و دور اتاق می گشتم و یک به یک چیزهایی که سر راهم بود را به یاد می آوردم. اولش طولی نمی کشید. اما هر دفعه که از نو این کار را می کردم کمی بیشتر طول می کشید.
هر تکه از اسباب و اثاثم را به یاد می آوردم؛ و روی هر تکه از اسباب و اثاث، هر شیئی که بود؛ و از هر شیء، همه ی جزئیاتش را، و جزئیات آن جزئیات را _ نقشی، تَرَکی، لب پریدگی ای_ و بعد رنگ و جنسشان ارا.
این طوری شد که بعد از چند هفته می توانستم ساعت ها فقط بنشینم و چیزهای توی اتاقم را بشمارم و هرچه بیشتر فکر می کردم چیزهای بیشتری را از ته حافظه ام بیرون می کشیدم که قبلا هیچ توجهی به آن ها نکرده بودم یا فراموششان کرده بودم. 
آن وقت بود که متوجه شدم آدمی که حتی فقط یک روز زندگی کرده باشد می تواند صد سال را راحت در زندان بگذراند. آن قدر یاد و خاطره خواهد داشت که حوصله اش سر نرود.
...
 
 
چهارم. صراط
علی صفایی حائری
 

  "صراط" علی صفایی هم تموم شد.

و حرف هاش تا همیشه در گوشم باقی خواهد موند که " ما عاشق آفریده شده ایم، نیازی نیست در خود چیزی بیافرینیم یا نیرویی بسازیم. ما اگر از تفکر و تعقل خود بهره بگیریم و میان خودمان و محبوب هایمان و میان محبوب هایمان با یکدیگر مقایسه کنیم، به راه می رسیم. گرچه هنوز هم آزادیم که ادامه بدهیم و یا همراه این بینش و یقین، از راه چشم بپوشیم و بازگردیم. این عظمت انسان است که می تواند با این همه نیرو، عصیان کند و می تواند به تسلیم برسد و این تسلیم یعنی عصیانی بزرگتر؛ عصیان بر عصیان. .... البته این حرف ها بر ما که با چیزهای دیگر مانوس بوده ایم سنگینی می کند. " 

و توی دلم فریاد می کشم به خدا قسم که سنگینی می کند...

...

 

پنجم. جزء از کل

استیو تولتز

خلاصه‌ی رمان جزء از کل - مجله کتابچی

تو نمی‌تونی بفهمی قهرمان چیه جسپر. تو توی زمانه ای بزرگ شدی که این کلمه بی ارزش شده، از هر معنایی تهی شده. ما داریم به سرعت تبدیل به اولین ملتی می‌شیم که جمعیتش متشکله از قهرمانانی که هیچ کاری نمی‌کنن جز تجلیل از هم! البته که ما همیشه از ورزشکارای درجه یک مرد و زن قهرمان ساخته‌ایم ولی حالا تنها کاری که باید بکنی اینه که در زمان نامناسب در یه جای نامناسب باشی، مثل اون بدبختی که میره زیر بهمن. لغت نامه بهش می‌گه: جان به در برده، ولی استرالیا اصرار داره بهش بگه قهرمان، چون اصلا لغتنامه چی می‌فهمه؟!

 

 چقدر #جزء_از_کل‌ خوبه...و چقدر این تعابیری که در مورد جامعه استرالیا داره در مورد جامعه من هم آشناست. 



 

Mr. Keating

!O Captain! My Captain
Our fearful trip is done
The ship has weather'd every rack, the prize we sought is won
.The port is near, the bells I hear, the people all exulting

کتابِ در حالِ خواندن:

آخرین کتابِ خوانده شده:
Designed By Erfan Powered by Bayan