با کدام مهره بازی کند؟ من؟ یا تو؟ :: Mr. Keating

با کدام مهره بازی کند؟ من؟ یا تو؟

بسم الله الرَّحمن الرَّحیم


... اما بعد

شریح بن حارث کندی توسط عمر خطاب عهده دار منصب قضا می شود.

وی در زمان عثمان نیز قاضی کوفه می ماند.

ولی با روی کار آمدن علی (ع)...

نه...

شریح باز هم قاضی می ماند...هر چند بارها احکامش مورد اعتراض خلیفه قرار می گیرد و حتی در خصوص خریدن خانه ی مجلل از سوی خلیفه توبیخ می شود.

این رویه ادامه دارد تا حکومت کوتاه حسن بن علی (ع)...

اما شریح در زمان حسن بن علی هم قاضی می ماند.

...

معاویه بر سر کار می آید.

 ابن خلدون می‌نویسد: «معاویه پس از به دست گرفتن خلافت، عمال خود را به شهر‌ها فرستاد، از جمله شریح قاضی را بر مسند قضای کوفه نشاند.»

...

مختار که به خون خواهی حسین حکومت کوفه را به دست می گیرد باز هم شریحِ عثمانیِ مغضوبِ علی را به سمت قضاوت منصوب می کند!

و اعتراض یاران و دلسوزان است که همواره به گوش می رسد... .


اما چرا؟ احتمالا چون انقلابی ها آن قدر که باید قوی نشده بودند!

امام یار می خواهد برای بازی...تماشاچی و شعار دهنده زیاد است.

#متدین_متخصص_مورد_نیاز_است

#ساقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی...عیش بی یار میسر نشود یار کجاست؟


پ.ن: تحلیلی ست در جواب دوستان خوابگاهی که حرص شان از انتصاب اخیر امام درآمده!


#روزانه-نوشت-دانشگاه-تهران

۲۲:۲۱
یک مسلمان
۱۱ دی ۹۷ , ۲۲:۲۵
و من ی که هنوز درگیر مسائل ریز و درشت خودم هستم...
و هنوز قوی نشده ام...

دیگر کی؟
امروز به من نیاز دارند...
امروز باید کمتر بخوابم...
امروز...
فردا دیر است.

پاسخ :

احسنت :)
تسنیم ‌‌
۱۱ دی ۹۷ , ۲۲:۳۴
سلام
این پست داره میگه که در صورتی که بین متخصص و متعهد (متدین) مخیر باشیم، باید متخصص رو برگزینیم؟

پاسخ :

سلام...خیر
می‌گویند تقوا از تخصص لازم‌تر است، آن را می‌پذیرم. اما می گویم «آن کس که تخصص ندارد و کاری را می‌پذیرد، بی‌تقواست».
شهید چمران
تسنیم ‌‌
۱۱ دی ۹۷ , ۲۲:۴۲
معنی حرف چمران هم همین میشه به نظرم.
اگه باتقوایان کاری رو بپذیرن، بنابراین متخصص متدین هستن. اگه نپذیرن، مجبوریم به یه متخصص غیرمتدین بدیمش!
در کل تخصص اولویت داره انگار.

پاسخ :

نه...شهید می گن اگه با تقوایی تخصص نداشت اصلا نباید کاری رو بپذیره
نه با تقوای بی تخصص
نه متخصص بی تقوا
که از جفت شون ضربه خوردیم

تنها کسی که توی این شرایط راه گشاست...متخصص با تقواست و با تقوای متخصص
تسنیم ‌‌
۱۱ دی ۹۷ , ۲۳:۰۱
فرض مساله اینه که اگه برای یک پست خاصی متخصص باتقوا نداشته باشیم چی؟
کار که نمیشه رو هوا بمونه. به متخصص بی‌تقوا بدیم ضررش کمتره یا به باتقوای غیرمتخصص؟

پاسخ :

به نظرم جفت شون مملکت رو به باد می دن :)
بنابراین به هر کدوم دوست داشتین می تونید پست رو واگذار کنید :)
اما شاید ضرر اون با تقوای بدون تخصص بیشتر باشه چون ناکارآمدی ش به اسم دین و دین دارها هم تموم میشه...می گن این دین دارها بلد نیستن!!!
تسنیم ‌‌
۱۱ دی ۹۷ , ۲۳:۰۸
از این تفویض اختیار خیلی متشکرم، نظر من هم به نظر شما نزدیک است!

خیلی مرتبط نیست، ولی یاد الملک یبقی مع الکفر، و لایبقی مع الظلم افتادم.
پذیرش مقام از سوی باتقوای غیرمتخصص قطعا ظلمه، ولی از سوی بی‌تقوای متخصص ممکنه ظلم در پی داشته باشه!

پاسخ :

فکر کنم موافقم باهاتون :)

ظلمه...و خطرناک
Man Mobham
۱۱ دی ۹۷ , ۲۳:۲۶

سلام
میشه لطفا به زبان ساده تر مفهوم مطلب رو توضیح بدین؟؟
یک سوال، کامنت اول رو خودتون برای خودتون ارسال کردین، بعد خودتون رو تشویق کردین؟؟

پاسخ :

سلام
میشه بفرمایین از پست چی متوجه شدین؟ تا بدونم چطور توضیح بدم؟

+ بله ولی نه از باب خودپسندی...از باب حدیث نفس..و این که این مطلب توی پست جا نمی شد(از طولانی نویسی بیزارم)
لوسی می
۱۱ دی ۹۷ , ۲۳:۵۱
اینها همه‌ش از سیاسته. شما دنبال توجیه کردن بقیه نباشین اینطوری راحت‌ترین. :)

پاسخ :

بقیه؟ نه...
قبل از همه دنبال توجیه منطقی اوردن برای خودم بودم و هستم...

دختـرِ بی بی
۱۲ دی ۹۷ , ۰۰:۴۸
سلام
الان تحلیل شما از نارضایتی هم خوابگاهیان این بوده که شریح هم که نالایق بود زمان معصومین هم قاضی بود پس لاریجانی هم میتواند نالایق باشد و ازروی نبود فرد لایق رهبری انتصابشان کرده اند؟؟

پاسخ :

سلام و احترام
یعنی می فرمایید الان تحلیل مان را تحلیل کنیم؟! :)

تحلیل ما همان بود که نوشتیم و خواندید دیگر!

البته که پذیرای تحلیل یا تایید یا رد شما خواهیم بود.
Man Mobham
۱۲ دی ۹۷ , ۰۰:۵۳

در مورد مطلبی که در مورد مختار بود اگر میشه توضیح بدین.
+قصد جسارت نداشتم

پاسخ :

مطلبی در مورد مختار نداشتم. عرضم این بود که یک فرد که از خیلی جهت ها ضعیف بوده مثل شریح قاضی در زمان حاکمانی با اختلاف ایدئولوژیک فراوان و متفاوت مثل عمر، عثمان، حضرت علی، امام حسن و مختار به عنوان قاضی باقی می مونه.
و تحلیلم از این اتفاق و ادامه ی ماجرا...


بزرگوارید.
لوسی می
۱۲ دی ۹۷ , ۰۷:۵۷
با توجه به پی نوشت گفتم.
راستش شخصا با این سبک قیاس‌ها و شبیه‌سازی دوران‌ها مشکل دارم چون هر قیاسی رو آزاد میکنه.
توجیه منطقیش همون سیاسته! ما هیچ وقت تمام جنبه‌های امور رو متوجه نمیشیم. نه چراییِ انتخاب و انتصاب اشخاص رو و نه چراییِ برکنار شدن افراد و نه چرایی عدم انتصاب فلانی و عدم برکناریِ فلانی رو! 
یه عالمه عوامل هست که آدمها رو به تصمیمات خاصی میرسونه.
در نتیجه لزوما از قحط الرجال نیست.
مثلاً اگر منظورتون انتصاب جناب رئیسی باشه جناب اژه‌ای هم بود و چه بسا با کفایت تر هم بود. همچین قحطی‌ای هم نیست تو فضای امور قضا :)

پاسخ :

درود خدا بر شما
با توجه به اعتقادم بر این که تاریخ تکرار می شود و می توان با مطالعه ی تاریخ به تحلیل بهتر مسائل پرداخت، با چنین مقایسه هایی مشکل ندارم.
قطعا با شما موافقم که ما دید همه جانبه ای که رهبر در چنین انتصاب هایی دارند رو نداریم اما اگه از این امر نتیجه می گیرید که بنابراین ما از هیچ زاویه ای به قضیه نگاه نکنیم و چون از همه چیز اطلاع نداریم تحلیلی هم ارائه ندیم قطعا باهاتون مخالفم.
این تحلیل ها قطعات یک پازل هستند. من شاید یک خونه ش رو پر کردم...شما هم یکی...دیگری هم دیگری و... .
لوسی می
۱۲ دی ۹۷ , ۱۵:۵۳
ذیل صحبتتون با تسنیم:
که اگر کار رو زمین بمونه به متخصص بی تقوا بدیم یا با تقوای غیر متخصص، سوال کلا غلطه. چون باتقوای غیرمتخصصی که بشود کار را بهش داد اصلا وجود ندارد!!
در نتیجه تخصص بر تقوا اولویتی ندارد. :)
سوال و نتیجه‌گیری هردو نقض غرض و نوعی مغالطه هستند :)

پاسخ :

چرا وجود نداره؟ شما در مورد صنعت هسته ای تخصصی ندارید اما آدم مؤمن و خدا ترسی هستید،اگه شما رو بذارن رئیس سازمان انرژی اتمی شما یک رئیس مؤمن غیر متخصص هستید و توجیه تون هم این خواهد بود که ما برای خدا کار می کنیم!
تا دلتون بخواد ازین آدما داریم توی جمهوری اسلامی!

البته منظور شما رو میفهمما! با تقوا اگه با تقوا باشه اصلا بدون تخصص مسئولیتی رو نمی پذیره...همین رو می خواید بگید شما؟
دختـرِ بی بی
۱۲ دی ۹۷ , ۱۶:۳۰
خب تحلیلتان ناواضح بود یا در سطح ما نبود.برای فهمش نیازمند توضیح میباشم

پاسخ :

قطعا ایراد از زبان الکن بنده است،عذر خواهم.

بخشی از حرف، همان بود که فرمودید. البته که برای هم اتاقی ها نبود،تحلیل خود من بود برای خودم و دیگران...که اگر آقای لاریجانی به فرض انقلابی نیست یا خوب کار نکرده اما شدیدا با سواد است و عالم 
و سیاست مدار نیز هست
و احتمالا چنین فردی می تواند در نگاه کلان آقا ترجیح داشته باشد بر انقلابی هایی که سواد کافی ندارند و موقع زدن حرف حق در مقابل چشمان باطل،دست هایشان می لرزد!


بهتر  شد یا بدتر؟ نمی دانم!
دختـرِ بی بی
۱۲ دی ۹۷ , ۱۷:۳۰
نه من یه خورده دیر وارد باغ میشم الان دیگه کاملا توجیه شدم ...
اما تحلیلتان برای بنده قابل تایید نیست
چون این مقایسه ای گفتید رو در مورد قضیه اخیر نمیتوان به تحلیل برد
اول اینکه شریح قاضی ساده بوده در قضاوت شاید مهارت داشته با وجود نالایقی هایش
اما آقای لاریجانی چندین سمت مهم کشور رادارند که بسیار تاثیر گذار است بر کشور اگر انقلابی نباشند هرچند باسواد وسیاست مدار ضربه های شدیدی به کشور وارد میشود
سردمداران این مملکت باید متدین و کاردرست و متخصص و انقلابی باشند
من اتفاقا موافقم از علم و توانایی های افراد غیر انقلابی و غیر متدین استفاده شود اما نه درچنین امور مهمی
مصدق خیلی کارش درست بود اما آخرش چی شد؟؟

پاسخ :

من می گم اگر ایشون نه...کی؟!

بعد هم ما شناختی روی ایشون نداریم..شاید انقلابی هستند!

هرچند این حرف ها نافی نقد ما نیست...من نقد جدی دارم به عملکرد این آقا در قوه ی قضائیه!
و خودم هم از منتقدین جدی این انتصاب اخیر آقا هستم!

اما ترجیح می دم به جای تلف کردن وقتم با این حرف ها بدون فوت وقت به قوی شدن خودم بپردازم.
لوسی می
۱۲ دی ۹۷ , ۱۹:۵۵
در مورد کامنت دوم. بله دقیقا. نظر شهید چمران هم همین بوده. پذیرش چنین مسئولیتی بدون تخصص، تقوا رو از بین می‌بره در نتیجه مسئولیت رو به کسی داده‌ایم که نه تقوا دارد و نه تخصص! و قطعا بهتر این بود که به کسی میدادیم که لااقل تخصص رو میداشت! پس تخصص نسبت به تقوا در اولویت نیست.


پاسخ :

حق با شماست.

اما بحث من و خانم تسنیم در فرضی بود که ما موندیم و دو شخص در ذهن مون برای واگذاری یک مسئولیت.
حالا به اونی که می دونیم متدینه و امانت دار و آدم صادق و درستکاریه پیشنهاد بدیم برای تصدی یا به کسی که درس این کار رو خونده و متخصصه ولی متدین نیست.
(تقوا به معنای مطلق فقهی مد نظرمون نبود)

و بنده به این نتیجه رسیدم که پیشنهاد یا واگذاری پست به فرد متدین خطرناک تر می نماید!
لوسی می
۱۲ دی ۹۷ , ۲۰:۰۴
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
در مورد اول، من منظورم این نیست که به قضیه‌از هیچ زاویه‌ای نگاه نکنیم اما توجیه کردن مسائل و تعبیر کردن مسائل از موضع "احتمالات" و "ظن" و اشاعه‌ی این احتمالات رو هم نمی‌پسندم.
به نظر من کلا قیاس معصوم و غیر معصوم صحیح نیست(رهبری هم همین رو فرمودند) و مقایسه‌ی تاریخ معصوم و غیر معصوم هم! 
میدونین ولایت پذیری مثل دین پذیریه. شما با یک استدلالاتی دین رو پذیرفتید. دین یک بسته‌ی کامله. و مومن ببعض و کافر ببعض شدن در دین جایگاهی نداره. ولایت پذیری هم همینه. من بسته‌ای رو با استدلالات متقن به عنوان ولی و ولایت می‌پذیرم و حکم حکومتی او برای من لازم الاجراست، بدون چون و چرا. مثل دین و احکام غیرقابل استدلالش. وقتی ولایت کسی رو پذیرفته‌ایم باید اینم بپذیریم که او بهترین تصمیم حکومتی رو میگیره. نه اینکه از عجز تصمیم غلط بگیرد! نه! او بهترین گزینه‌ی ممکن رو انتخاب میکنه. این دو جمله تفاوت دارند. دوباره بخونید.
حضرت علی از عجز تصمیم نمی گرفتند. بهترین تصمیم رو میگرفتن.  ایشون ۲۵ سال سکوتشون از عجز نبود (که کسی که شهادت دارد عاجز نمیشود)، بلکه سکوت بهترین تصمیم بود. درسته؟
اما این متن شما نمایش عجز ناشی از قحط الرجالی‌است!

از اینها بگذریم.
به نظر من نگاه از هر زاویه‌ای و "انتشار" اون نگاه، وقتی درسته که اطلاعات کافی در اون رابطه وجود داشته باشه. ما حق نداریم حدس و گمانهامون رو در جامعه رواج بدیم. مثلا من به دلایل شماره‌ی یک و دو و سه میتونم ثابت کنم فلانی قطع به یقین برای این مسئولیت بی‌کفایته. چون بی کفایتی او برام محرزه حالا میتونم بگم شاید حکم رهبر ناشی از قحط الرجالی است. اونم شاید! 
خب این خوبه. اما اولا شایدش لازمه، دوما این تعبیر مصداق یابی لازم نداره( در مقابل هم قرار دادنِ شخصِ منصوب امروز و منصوبِ اون روز). میتونیم از اول بگیم از اونجایی که به دلایلِ فلان مطمئن هستیم فلانی بی کفایت است پس شاید این انتخاب ناشی از قحط الرجاله.
این منطقیه.
خب حالا حکم حکومتی اینه. یا باید رهبری رو از بی‌کفایتی او آگاه کرد(برخلاف معصوم) و یا اینکه باید بهش تن داد(مثل حکم معصوم).

علاوه بر این، گفتنِ این حرفها جز تضعیف جایگاه مقامها چه نتیجه‌ای داره؟ چی بدتر از اینه که جامعه به خودش اجازه بده حکم حکومتی رهبری برای یکی از عالی‌ترین مقامات حکومتی رو ناشی از عجز تعبیر و تعریف کنه؟ در هر حال او اکنون رئیس فلان منصب مهم است و حکمش لازم الاجرا و برای انجام درست وظایفش به دو چیز نیاز هست: مطالبه‌ی عمومیِ حق، و حمایت از شانیت او.

بدون حمایت از شانیت، مطالبه‌ی حق به جایی نمیرسه، چون عمل و حکم او ضعیف خواهد شد.

البته من مشکلی با این ندارم که کلا در این مملکت قحطی رجال اومده! ولی خب دوست‌ دارم در تعاریفمون نگاه جامع‌تری به امور جامعه داشته باشیم. و دنبال توجیه و رواج شک و بدبینی نباشیم.
شاید شما مخالف باشین یا شاید اصلا برداشت من از متن شما غلط بوده باشه. اما نظر من این بود بدون اینکه قصد داشته باشم شخص شما رو تخطئه کنم یا برای پذیرشش تحت فشار قرار بدم

***** **** ******* ******* ** **** ****** ***** ** ****** **** ******** ** ***** **** **** **** ****** *** ***** ** ***** ***** *** ****** **** ***** ** **** ***** ******* ** *** ****** * **** ******** **** ******** ** *** **** *** ***** ** ** *** ** ***** **** ***** * ***** ***** ***** ** ****** ***** ********* * *********** *******

****** **** ** ***** ***** *** ***** **** *** * **** ** ** *** *** ******* *** ***** ***** *** **** *** ***** ** *** *********

پاسخ :

سلام و احترام
اول تشکر! 
این همه وقت گذاشتن یعنی مطالب این کلبه ی حقیرانه براتون مهمه و الحمدلله.

فقط چند مورد رو لازم به توضیح می دونم:
اول که حقیقتا با این تحلیل ها به دنبال توجیه نبودم و ذیل کامنت ها هم دو علت رو ذکر کردم. یک این که به نوعی حدیث نفس بود تا به خودم انگیزه بدم برای قوی تر شدن و دو این که جوابی باشه به برخی دوستان که به قول بنده ی خدایی باید یه کم جمع تر بشینن تا رهبری هم تو جمع انقلابی شون جا بشه!!! دوستانی که از انقلابی گری صرفا شعار دادن و سینه چاک بودنش رو به دوش می کشن. (سر به سجود آیه خوان)

دو این که این نوع مطالعه ی تطبیقی تاریخ رو قیاس معصوم و غیر معصوم نمی دونم که بخوام بگم صحیح هست یا نیست. چون معصوم در نقل احادیث و احکام معصوم بوده و در شیوه ی حکومت داری هم معصوم بوده اما این همه تاثیری در حوادثی که برای معصوم در طول حکومت داریش پیش میومده نداشته! اون جوادث ممکنه امروز و فردا برای ما هم پیش بیاد...مثل زمان فتنه که خود رهبری اون رو با  دوره ی خوارج مقایسه ی تطبیقی کردن.
اصلا شما این کلیپ رو گوش کنید، همه ش مقایسه ی حوادث زمان پیامبر و حضرت علی با زمان حاله! این مقایسه ی تطبیقی نه تنها اشکالی نداره که لازم هم هست.
http://bayanbox.ir/info/680896059829477487/%D9%85%D8%B1%DA%AF-%D9%88-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C

+در خصوص ولایت پذیری بله ولایت پذیری بی چون و چراست اما این به معنی نبود نقد و ایراد گرفتن نیست! مقام ولایت هم ذیل قانون تعریف میشه که البته بحث دیگری رو طلب می کنه. (دوست داشتین خیلی علاقه دارم در این خصوص صحبت کنم ان شاءالله)

"وقتی ولایت کسی رو پذیرفته‌ایم باید اینم بپذیریم که او بهترین تصمیم حکومتی رو میگیره. نه اینکه از عجز تصمیم غلط بگیرد! نه! او بهترین گزینه‌ی ممکن رو انتخاب میکنه."
احسنت...باهاتون موافقم..باز هم اگر دیدگاه ها رو نگاه بندازین به دوستی گفتم: ... "که اگر آقای لاریجانی به فرض (دقت کنیم، به فرض) انقلابی نیست یا خوب کار نکرده اما شدیدا با سواد است و عالِم 
و سیاست مدار نیز هست. و احتمالا چنین فردی می تواند در نگاه کلان آقا ترجیح داشته باشد بر انقلابی هایی که سواد کافی ندارند و موقع زدن حرف حق در مقابل چشمان باطل،دست هایشان می لرزد!"
اما نکته ای که باز بحث رو بر می گردونه به تحلیل اصلی من دقیقا همینه که فرمودید؛ یعنی بهترین گزینه ی "ممکن"
این بهترین گزینه ی ممکن می تونست ایشون نباشه اگر همفکران ما به جای درگیری های سطحی سیاسی به قوی شدن و با سواد شدن می پرداختن... و این خودش نوعی عجزه...و این عجز از ضعف ولی ناشی نمیشه که از ضعف یاران ولی نشأت می گیره...بله علی با همون مهره هایی که داره به بازی ادامه می ده...جا نمی زنه اما أین عمار هم به زبون داره. أین عمار و أین مالک یعنی اگر من عمار رو داشتم امروز مجبور نبودم مذاکره کنم و به معاویه امتیاز بدم.
بله صلح امام حسن بهترین تصمیم بود اما نه بهترین تصمیم مطلق که بهترین تصمیم مصلحتی و ممکن! 
مجاهدهای سازش گر، رجز خوان های در سنگر
طلبکاران پوچ اندیش، خیل سست ایمان ها
همه امروز باید ماست ها را کیسه می کردند 
اگر می بود آوینی اگر بودند چمران ها

++ما حق نداریم حدس و گمانهامون رو در جامعه رواج بدیم.
بله دقیقا حق با شماست..و به همین علت من حکمی صادر نکردم و همه جا گفتم به فرض این که فلانی فلان طور باشه... اما عملکرد فلان آقا رو در ریاست قوه ی قضائیه دیدم و نه حتی به عنوان یک حقوق خوان که به عنوان یک شهروند می تونم نظرم رو در مورد عملکردش، توی تحلیلم تاثیر بدم.

+++ یا باید رهبری رو از بی‌کفایتی او آگاه کرد(برخلاف معصوم) و یا اینکه باید بهش تن داد(مثل حکم معصوم).
باز هم تاکید می کنم؛ این جدا کردن معصوم و غیر معصوم رو در امور حکومتی صحیح نمی دونم اگر قرار است ولایت فقیه طبق گفته ی امام امتداد ولایت رسول الله باشه. بارها شده فردی توسط ولی معصوم به پستی منصوب شده و مردم اعتراض کردن که فلانی بی کفایته و فلان کار رو می کنه و معصوم تذکر دادن یا ممکنه عزل کرده باشن فرد رو...پس عصمت درِ نقد و نظر دادن رو نمی بنده!

ممنونم که با حوصله حرف ها را می خونید و از تفکر ارزشمندتون ما رو بی نصیب نمی ذارید.
حق از دل این حرف ها سر بلند می کنه قطعا ان شاءالله.

گمنام...
۱۲ دی ۹۷ , ۲۳:۰۳
با اجازه کپی کردم

پاسخ :

اختیار دارید...نشر مطالب آزاد است.
گمنام...
۱۲ دی ۹۷ , ۲۳:۲۹
منبع نذاشتم برای کپی که کردم
فقط نوشتم یکی از دانشجویان حقوق بین الملل دانشگاه تهران
راضی باشید.
یاعلی

پاسخ :

ممنونم...
اختیار دارید.

خدا همیشه یارتون
لوسی می
۱۴ دی ۹۷ , ۱۲:۴۹
ممنون. توضیح بلند شما اهمیت دادنتون به کامنتم رو نمایش داد.گفتنی‌ها رو گفتیم. امیدوارم منظورها رو هم از پس متون درست برداشت کرده باشیم. اگر برداشتهای من منطبق بر منظورهای شما باشه، اختلافاتی داریم :)

موفق باشین.

پاسخ :

چه پایان زیبایی :)

ممنونم از این همه فهم و کمال و درک و غیره :)

و احترام در عین اختلاف جقدر زیباست.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

Mr. Keating

!O Captain! My Captain
Our fearful trip is done
The ship has weather'd every rack, the prize we sought is won
.The port is near, the bells I hear, the people all exulting

کتابِ در حالِ خواندن:

آخرین کتابِ خوانده شده:
Designed By Erfan Powered by Bayan