دیگر معجزه‌ای در کار نیست... :: Mr. Keating

دیگر معجزه‌ای در کار نیست...

بسم الله الرَّحمن...

جنگنده‌های رژیم صهیونیستی بر فراز مناطقی از لبنان در ارتفاع پایین به پرواز درآمدند؛

آماده‌باش تمام یگان‌های حزب‌الله؛

درگیری جوانان فلسطینی با نظامیان صهیونیست؛

درگیری‌های شدید در غرب بیت لحم؛

انفجارهای متعدد از شمال غزه؛

شروع حمله هوایی در نوار غزه توسط رژیم صهیونیستی؛

نبرد رمضان 1444؛

 

امشب از اون شباست که خواب به چشم آدم نمیاد...

خدا به مردم روزه‌دار فلسطین رحم کنه.

این بار اما داستان عجیبه. فقط فلسطین نیست. حزب‌الله سینه به سینه رژیم ایستاده. انصارالله یمن گفته در کنار مردم فلسطین آماده مداخله است.

و جمهوری اسلامی ایران...

(حکایت ما خودش یه قصه پر غصه است، پس پر کردن این پایانِ باز با شما).

 

... یا لیتنی کنت معکم.

من توی این جبهه، زیر این خیمه، پشت این عینک احساس هویت می‌کنم. کاش دستی می‌رسید تا پای مونده در گِل رو بیرون بکشم. علی صفایی کجاست تا توی گوشش با اشک فریاد بزنم «نصف ماه رمضان رفت و من...اسیر خودمم»؟ کجاست تا سر بذارم روی شونه‌ش و بگم راست گفتی، «گوسفند تنها، طعمه گرگ‌هاست»...؟

ولی نه... به قول نادر:

دیگر معجزه‌ای در کار نیست!

مشکل ما این نیست که برای شیرین کردن زندگی معجزه نمی‌کنیم.

مشکل ما این است که همان قدر که ویران می‌کنیم نمی‌سازیم.

همان قدر که کهنه می کنیم تازگی نمی بخشیم.

همان قدر که دور می شویم باز نمی گردیم.

همان قدر که آلوده می کنیم پاک نمی کنیم.

همان قدر که تعهدات و پیمان های نخستین خود را فراموش می کنیم

آن ها را به یاد نمی آوریم.

همان قدر که از رونق می اندازیم رونق نمی بخشیم.

مشکل این است که از همه ی رویاهای خوش آغاز دور می شویم.

و این دور شدن به معنای قبول سلطه ی بی رحمانه ی زمان است!

     یک عاشقانه ی آرام / نادر ابراهیمی

 

۰۱:۳۳
یـاغـی
۱۸ فروردين ۰۲ , ۰۲:۲۳

شو همنا لحروب...؟

رح نبقی نحن هون...

یـاغـی
۱۸ فروردين ۰۲ , ۰۲:۴۴

بالروح...بالدم...نفدیک یا أقصی!

شاگرد خیاط
۱۸ فروردين ۰۲ , ۰۴:۳۹

سلام بر سید شهدای مقاومت

ژنرال سلیمانی عزیز

چقدر جاش خالیه

امیدوارم جاش 

کم خالی باشه

پاسخ :

واقعا جاش خالیه....
واقعا...
ماه زده
۱۸ فروردين ۰۲ , ۰۴:۵۷

بعد ده قرن جهان میل پریدن دارد

شیعه آماده ی جنگیست که دیدن دارد 

پاسخ :

تفنگت را زمین مگذار در شب خیزِ طوفان ها...
که در راهند گمراهان و گمراهند میزان ها...

هوای "گرگ و میش" دشت از روزی خبر دارد
که در آن نی لبک سودی نمی بخشد به چوپان ها

تفنگت را زمین مگذار این هشدار تاریخ است
که هرجا بوده انسانی کنارش بوده شیطان ها

مسلمان! لا تَخَف! برخیز و معنا کن شهامت را
و لا تَستَوحشوا! حالا که قبل از ما،مسلمان ها...

یکی میثم شد و آتش به پا کرد و بهشتی شد
یکی مختار شد بین حسین و ابن مرجان ها

...

همیشه رفتنش آری به سود خیل بسیاری ست
چه "مالک" باشد از کوفه چه "حاج احمد" به لبنان ها

مجاهدهای سازش گر ... رجزخوان های در سنگر
طلبکاران پوچ اندیش...خیل سست ایمان ها

همه امروز باید ماست ها را کیسه می کردند
اگر می بود آوینی اگر بودند چمران ها...

اگر #آتش زده بر #اختیار دوستان،دشمن
ملالی نیست تا هستند مردان دبستان ها

هلا! ای آن که یک عالم نگاهش خیره بر راهت
#تفنگت_را_زمین_مگذار_در_شب_خیزِ_طوفان ها
🦋 پروانه .🦋
۱۸ فروردين ۰۲ , ۰۶:۲۵

قدر امنیت کشورمون رو نمیدونیم.

با این اوضاع

پناه می بریم به خدا از خشم و غضب الهی.

پاسخ :

و از شر نفس مون..
ماه زده
۱۸ فروردين ۰۲ , ۱۹:۴۸

چه شعر های قشنگی :)

پاسخ :

سلامت باشید.
شور شی
۱۸ فروردين ۰۲ , ۲۱:۲۲

هوای "گرگ و میش" دشت از روزی خبر دارد

 

که در آن نی لبک سودی نمی بخشد به چوپان ها

 

نمی دونم چرا ازین بیت دلم شکست

 

شادی روح شهدا صلوات

پاسخ :

خوش تر آن باشد که سر دلبران
گفته آید در حدیث دیگران
نسیم صداقت
۱۹ فروردين ۰۲ , ۱۷:۰۱

احسنت چه تحلیل نابی و چه پاسخهای بجایی 

درود بزرگوار

پاسخ :

ممنون از حضور شما.
نسیم صداقت
۲۰ فروردين ۰۲ , ۱۱:۳۵

بزرگوارین

آدم ابن عشق
۲۰ فروردين ۰۲ , ۲۳:۱۸

عالی بود و همچنان لذت میبریم از لطافت و گیرایی قلم‌تان

پاسخ :

من و خجالت
تو و تواضع

:)
خدیجه آقایی
۱۱ دی ۰۲ , ۱۵:۱۰

سلام خیلی برام سواله موضع جمهوری اسلامی در جنگ اخیر ...نظر شما چیه؟

موضع سردار قاآنی؟

شاید بخواهید شانه خالی کنید از زیر بار این سوال ..ولی این سوالی هست که دقیقا از یکی مثل شما باید پرسید. رفتم روزی به تصادف توی محفل شعر نهاد ریاست جمهوری تا این سوال رو از احمد بابائی و ناصر فیض و ....بپرسم ...نشد فقط به شعرهاشون گوش کردم دیدم به جنگ معتقدند

از چیزایی که می نویسم می ترسم

از چیزایی که نمی نویسم بیشتر

پاسخ :

جواب صادفانه ام "نمی دانم" است.
موضع جمهوری اسلامی هم واضح است...هم مبهم. 
اما می دانم در جای غلط تاریخ نایستاده ایم.
خدیجه آقایی
۱۲ دی ۰۲ , ۱۰:۰۴

گفتید در جای غلط تاریخ نایستاده ایم

این گفتگویم با یک استاد برجسته و صاحب نظر تاریخ است:

سلام استاد سال نوتون مبارک شما هم صدای پای جنگ را می شنوید؟ طفلی حماس خیلی خوب معطلشون کرد ولی دیگه اسرائیل به هر دلیل داره جبهه رو باز می کنه به سوریه ،یمن، لبنان و ایران نمی دونم یکی یکی میاد سراغ این جبهه ها یا همه رو با هم در گیر می کنه....اون ائتلاف هشت نفره هم برای خواندن سرود وارد آب‌های ما نشده...هستند خدمت مون

 

 استاد: سلام علیکم. جنگ با خدا است.صداش را اولیاء الله میشنوند... اما به نظرم صداش دوره!

 

خوشحال باشم ازین که دوره؟

 

استاد: مؤمن که خوشحال و غم نداره، جنگ شد میره میجنگه صلح شد کتاب میخونه.

 

چه کتابی بخونیم جز آن چیزهای داغی که غزه منتشر کرده....خیلی هم جای مطالعه دارند...

 

استاد: کتاب که فقط اصول کافی خوبه، بقیه حاشیه است!

 

می بخشید استاد یک سوال ایران و اسرائیل چطور می تونند با هم به توازن برسند؟

 

استاد: فکر کنم الان دارند میرسند، همین طوری... اونا و ماها هر دو سکولار تر میشویم و سکولار شدن دو حکومت مذهبی یعنی امکان گفتگو و توازن.

 

عجب...و یعنی نابود شدنشون به طور نرم ؟؟؟

 

استاد: بله دیگه.

فکر کنم اجازه نداشته باشم اسمشون را فاش کنم. ولی کسی نیستند که بشه راحت نادیده گرفتشون.....

این طوری میشه که آدم کاسه چه کنم به دست دربدر میشه....

و منطقی ترین جوابی که می شنوی هم 

"نمی دانم"

است

بقیه جوابها که .....

پاسخ :

اول. 

بذارید اینا رو خودم تایپ کنم با دست خودم، تا یادم نره...عجب حرفای عجیبی....
" مومن که خوشحال و غم نداره. جنگ شد میره می جنگه، صلح شد کتاب می خونه...
کتاب که فقط اصول کافی خوبه، بقیه حاشیه است...!"

دوم. 

من از همین باب که بالاخره هرچی شد ما تابع تکلیف هستیم، نگران نبودم و نیستم مثل خیلی ها. 
ولی نمی دونستم اینطوری هم میشه مطرحش کرد. ممنونم.

سوم.
قدر استاد رو بدونید. 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

Mr. Keating

!O Captain! My Captain
Our fearful trip is done
The ship has weather'd every rack, the prize we sought is won
.The port is near, the bells I hear, the people all exulting

کتابِ در حالِ خواندن:

آخرین کتابِ خوانده شده:
Designed By Erfan Powered by Bayan