می‌تونستی شبیه دیگرون باشی... :: Mr. Keating

می‌تونستی شبیه دیگرون باشی...

بسم الله...

 

دیروز...خیلی دیروز...این رباعی را به زبانم جاری کرده بودند که:

یک عده سر مقام و شهرت دارند

یک عده غمِ معاشِ راحت دارند

ارزان مفروش جانِ خود را، از تو

یک شهر توقعِ شهادت دارند...

 

و امروز، خسته‌ از سفر، به این رسیده‌ام که راه رسیدن به آن رباعی ناگزیر از شعر سهراب می‌گذرد که:

سفر مرا به زمین‌های استوایی برد

و زیر سایه‌ی آن بانیان تنومند

چه خوب یادم هست

عبارتی که به ییلاقِ ذهن وارد شد:

« وسیع باش،

و تنها،

و سر به زیر، 

و سخت...».

 

بعد نوشت:

هر وقت مثل امشب خسته می‌شوم، با خودم زمزمه‌اش می‌کنم:

با دلگیری کجا میری؟

توو این دنیا به دنبال چی می‌گردی؟

نگو خوبی، که آشوبی

تو که عمرت رو تو تنهایی سر کردی

می‌تونستی...

می‌تونستی شبیه دیگرون باشی...

و هنوز به مصراع بعد نرفته حالم بهتر می‌شود.

 

 

بعدتر نوشت:

بلکه این شعر دستِ شاعرِ بیچاره‌اش را در قبر و قیامت بگیرد.

۱۸:۲۸
یک مسلمان
۱۴ دی ۰۱ , ۱۸:۵۳

دیدی وقتی حرفاش تموم شد و داشتی می رفتی بهت خیره شد و از پشت سر گفت خودت خوبی؟

و مجبور شدی دروغ بگی؟

پاسخ :

پس آبروت پیش رئیس جانت هم رفت...
شاگرد خیاط
۱۴ دی ۰۱ , ۲۰:۱۹

سراپا گوشیم برای آقای شاعر

اعتراف

تجربه جدیدی ست قبل از شما

 با آقای شاعر جماعت هم صحبت نشده بودیم

پاسخ :

درد دارد آنچه در چشم همه «گِل» می‌نماید
در نگاه روشنِ تو خاکِ باران خورده باشد...!


جدید بودنش را ضمانت می‌کنم ولی دلچسب بودنش را...قول نمی‌دهم!

سجاد ...
۱۴ دی ۰۱ , ۲۲:۴۱

این نوا به من چیزی گفت که در شعر نبود ؛ میگفت :"پناهم باش ... "

پاسخ :

چه کامنت عجیبی...

شاعرش که آدم نمیشه، حداقل شکر که کرامات آهنگساز توی شعر جاریه...
رضا
۱۴ دی ۰۱ , ۲۳:۳۶

هیچوقت از تنها بودن رها نمیشیم هیچوقت...

حتی اگر جوری باشیم که نفسمون میخواد...همش زودگذره همش تهش تنهاییه...

این هم غم انگیزه هم امیدبخش...

ما همه جز خدا کسیو نداریم

پاسخ :

واسه من که خیال می کنم اگه جوری باشم که نفسم می خواد خعععلی همه چی خوبه، خیلی امیدبخش بود حرفت.
ممنونم
میرزا مهدی
۱۵ دی ۰۱ , ۰۹:۰۲

دیگه الان مطمئن شدم داری نور بالا میزنی

 

پاسخ :

برو میرزا، برو خودتو مسخره کن. 
گزینش اون بالا مثل اینجا خر تو خر نیست که! :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">

Mr. Keating

!O Captain! My Captain
Our fearful trip is done
The ship has weather'd every rack, the prize we sought is won
.The port is near, the bells I hear, the people all exulting

کتابِ در حالِ خواندن:

آخرین کتابِ خوانده شده:
Designed By Erfan Powered by Bayan