داستان کربلا امانتی است در دستان ما.
بر همین اساس، شاعر، مداح و سخنرانی که برای به گریه انداختن مردم به هر قیمت، دغدغه های حسین بن علی را تا حد دغدغه های شخصی و حوادث کربلا را تا حد اتفاقات تلخ خانوادگی تقلیل می دهند را خائن به این امانت می دانم!
این که کمربند امام را باز کردند و انگشترش را با انگشت بردند و تشنه به شهادتشان رساندند و این که عباس بن علی علیه السلام دستانش را از دست داد و دختران سیلی خوردند، همه رخدادهای تلخ و غیر انسانی ست و شکی در آن نیست، اما آدمی در گرو انتخاب خود است و این همه از یک نگاه، انتخاب حسین بوده. حال چه مقصودی ارزش این انتخاب و تبعاتش را داشته، هیچ به اصطلاح شاعر و سخنران و مداحی حرفی از آن نمی زند....چون نه اشک خلق الله را درمی آورد نه مجلس را می ترکاند! کاش خطبه ی منای حسین (ع) در جلسه ها خوانده می شد و روی آن بحث می شد تا بفهمیم دغدغه ی امام چه بود.
امروز اما برخی همه چیز را وارونه جلوه می دهند...فی المثل به عباس بن علی نگاه کنید...رفتن عباس به دنبال آب به آن می ماند که حسن باقری یا حسن طهرانی مقدم مجبور شود به علت کمبود نیرو در خط مقدم، چند صباحی بیسیم چی شود!
افتخار عباس نه در سقایی بود و نه در نسب خویشاوندی اش با حسین....که در تبعیت از فرمان ولی زمانش بود. به این فکر کنید که عباس می توانست حماسه هایی باشکوه تر، از خودش در تاریخ به جای بگذارد اگر به جای زدن به رود، به خط مقدم سپاه دشمن می زد و در کنار حسین می جنگید...و مثل ابن عمیر و زهیر و سایرین، رجز می خواند.
تا به حال به این فکر کرده اید؟
مطئمنم این افکار به ذهن عباس هم می توانسته رسیده باشد...اما عظمت کار او در سر سپردن به فرمان امامش بوده...فرمانی که شاید به ظاهر از حد توانایی های عباس پایین تر بوده باشد.
و این همان کاری ست که بنی اسرائیل در داستان ذبح گاو نکردند و به ایشان رسید آن چه رسید.
درسی که ما باید از کربلا بگیریم این است...
که گاهی من با تمام منم منم هایم باید کاری که مورد علاقه ام نیست را انجام بدهم.
اگر امروز، کشور تو در مقابل ظالمین جهان قرار گرفته و نیاز دارد به نیروهایی متخصص، متخصص شو، آن هم نه در جایی که علاقه داری، که در جایی که خلائی را احساس می کنی.
اقتصاد...حقوق بین الملل....پزشکی...مدیریت....حوزه...هرجا!
اگر باید زبان یاد بگیری تا حرفت را به دنیا صادر کنی، خب زبان یاد بگیر. انگلیسی، فرانسه، اسپانیولی و و و ...بالاتر بیا از این که علاقه ای داری یا نه.
اگر باید درس بخوانی یا کار کنی یا مادری کنی، انجامش بده...فارغ از علاقه.
حال بگذار بی سوادهای خائن باز بگویند قربان زیبایی حرمت و گنبدت و کبوترات!
پ.ن یک: سید حسن نصرالله پیام عاشورا را خوب گرفته است که دوشنبه گفت: «ما در حال جنگ در نبردی بزرگ هستیم و آمریکا و اسرائیل میخواهند خیمهگاه ما را محاصره کنند. امروز فرمانده خیمهگاه ما امام خامنهای و مرکز آن جمهوری اسلامی ایران است و در مقابل آمریکایی ها به امام خامنه ای می گوییم که ای فرزند حسین (ع)، ما تو را تنها نمی گذاریم». ببینید
پ.ن دو: یک نفر هم که بالای منبر عزا بر سر نمایندگان وقیح مجلس فریاد می کشد که چه غلطی دارید می کنید، به چه ها و چه ها محکوم می شود. این را هم ببینید.
#دیدگاه_شخصی