رفتم توی آشپزخونه...
می بینم امیر علی سه ساله از اصفهان! با یه سینی "لوبیا" نشسته و مشغول مثلا پاک کردنه!
اومدم سر به سرش بزارم...رفتم بالا سرش
گفتم:امیر علی! اینا چیه؟ نخوده؟
گفت: نه! کنجده! برو اونور! :|
من :|
مامانم :|
سینی لوبیا :|
پ.ن: با دهه نودی جماعت دهن به دهن نشید! از من به شما نصیحت :))
پ.ن دو: شعر سرتیتر تارنمایمان نیز تغییر کرد :)