جمهوری اسلامی :: Mr. Keating

یکی مختار شد بین حسین و ابن مرجان‌ها...

بسم الله الرَّحمن الرَّحیم

وقتی به وضوح، دو تا راه رو می‌بینی و دو تا دعوت رو می‌شنوی، راهی جز انتخاب برات نمی‌مونه.

و اگه این‌‌طرفی نباشی، اون‌طرفی هستی، که یاری نکردن حق، کمک به ظلمه... و تو، تا ابد هم توی این دنیا نیستی!
 

+ یه کم دلهره‌آوره...و یه کم هیجان‌انگیز...اما دیر یا زود همه به این نتیجه می‌رسیم که راهی جز مبارزه نداریم.

و من، که تا همیشه، تسلیم شدن رو بدترین گناه می‌دونم، می‌خوام بعد از این آخرین سقوط، دوباره بلند شم! با پررویی تمام.

از امروز به لطف خدا باید دو دو تا چهارتا کنم و یه چله رو شروع کنم. چله کنترل ذهن...چله تمرکز، چله ترک گناه، چله‌ی بهتر شدن.

شما چیکار می‌کنید با نفسِ پیچیده‌ای که درون‌تون نفس می‌کشه؟

 

پ.ن: زنده باد «جمهوریِ اسلامیِ آقا روح‌الله» که به من فرصتِ تماشای راه‌ها و فکر کردن به خودم رو بخشیده.  

پ.ن دو: یا دست ثارالله یا پای عبیدالله ... این بوسه دشوار است و تو امروز «مختاری»

۱۶:۵۰

قال یا قوم! هولاء بَناتی...

أعوذ بالله من الشیطان اللعین الرجیم

بسم اللّه الرَّحمن الرَّحیم
 
قبل نوشت: 
هر ایدئولوژی یا تفکری...تکرار می کنم، هر ایدئولوژی یا تفکری که قراره از سطح تئوریک و کتابی بودن فراتر بیاد و وارد زندگی مردم بشه باید قدرت رو در دست داشته باشه...تا بتونه طبق نظر خودش قانون گذاری کنه و کار اجرایی انجام بده...پس نمیشه با قوانین مبتنی بر سکولاریسم زندگی کرد و در عین حال زندگی دینی کاملی داشت!
 
" به دنبال حقیقت " پیرو پژوهش هایی که برای رسیدن به حقیقت انجام می ده به یه مقایسه ی تطبیقی جالب توجه رسیده...
بیاید حضور دین و میزان تاثیرپذیر بودن و اجرایی شدن و در یک کلام زنده بودن ش رو توی دو تا جامعه متفاوت بررسی کنیم.
یکی جامعه ای که دین در اون قدرت حاکمه رو در اختیار داره و می تونه قواعدش رو به صورت تمام و کمال اجرایی کنه.
یکی هم جامعه ای که مردمش معتقدن دین رو چه به سیاست و قدرت؟ دین باید کار خودش رو بکنه، دولت هم کار خودش رو...!
 
دیالوگ های رهبر دینی در جامعه ی اول:
1. 
ما در قضایای ضدیت با اسرائیل دخالت کردیم؛ نتیجه‌اش هم پیروزی جنگ سی و سه روزه و پیروزی جنگ بیست و دو روزه بود. بعد از این هم هر جا هر ملتی، هر گروهی با رژیم صهیونیستی مبارزه کند، مقابله کند، ما پشت سرش هستیم و کمکش میکنیم و هیچ ابائی هم از گفتن این حرف نداریم. این حقیقت و واقعیت است. اما اینکه حالا حاکم جزیره‌ی بحرین بیاید بگوید ایران در قضایای بحرین دخالت میکند، نه، این حرف درستی نیست؛ حرف خلاف واقعی است. ما اگر در بحرین دخالت میکردیم، اوضاع در بحرین جور دیگری میشد! 
۱۳۹۰/۱۱/۱۴خطبه‌های نماز جمعه تهران
 
2.
هم آمریکا بداند، هم دست‌نشاندگانش بدانند، هم سگ نگهبانش رژیم صهیونیستی در این منطقه بداند؛ پاسخ ملت ایران به هرگونه تعرضی، هرگونه تجاوزی، بلکه هر گونه تهدیدی، پاسخی خواهد بود که از درون، آنها را از هم خواهد پاشید و متلاشی خواهد کرد.
۱۳۹۰/۰۸/۱۹بیانات در دانشگاه افسری امام علی (علیه‌السّلام)
 
3.
اگر غلطی از رژیم صهیونیستی سر بزند، جمهوری اسلامی تل‌آویو و حیفا را با خاک یکسان خواهد کرد.
 
4. 
خطاب به دولت سعودی: اندک بی احترامی به حجاج ایرانی موجب عکس العمل سخت و خشن ایران خواهد شد.
 
 
اما دیالوگ های رهبر دینی در جامعه ی نوع دوم:
 
...و چون فرستادگان ما نزد لوط آمدند به [آمدن] آنان ناراحت و دستش از حمایت ایشان کوتاه شد و گفت امروز روزى سخت است.
و (چون فرشتگان به صورت جوانان زیبا به خانه لوط درآمدند) قوم لوط به قصد عمل زشتی که در آن سابقه داشتند به سرعت به درگاه او وارد شدند، 
لوط به آنها گفت: این دختران من...
لوط به آنها گفت: این دختران من...
لوط به آنها گفت: این دختران من...
این ها برای شما پاکیزه و نیکوترند، از خدا بترسید و مرا نزد مهمانانم خوار و سرشکسته مکنید، آیا در میان شما یک مرد رشید نیست؟
گفتند تو خوب مى‏ دانى که ما را به دخترانت‏ حاجتى نیست و تو خوب مى‏ دانى که ما چه مى‏ خواهیم!
[لوط] گفت کاش براى مقابله با شما قدرتى داشتم...
[لوط] گفت کاش براى مقابله با شما قدرتى داشتم...
[لوط] گفت کاش براى مقابله با شما قدرتى داشتم... [آن گاه می دانستم با شما چه کنم]
آیات 78 تا 80 سوره هود/ قرآن 
 
پ.ن:وقتی قدرت در دست رهبر دینی نباشد...
مجبور است از خودش و از دخترانش (بخوانید دار و ندارش) مایه بگذارد...
وقتی قدرت در دست رهبر دینی نباشد دین به طور کامل اجرایی و عملیاتی نخواهد شد و دینی که اجرایی نشود اثر خودش را نشان نخواهد داد و دینی که اثر نداشته باشد را نمی خواهم!
 
پ.ن دو: 
و نسل من که در دل این نعمت به دنیا آمده نمی داند چه نعمتی را در اختیار دارد و حفظش چه زحمت ها و خون دل ها می خواهد.
اذکروا نعمة الله علیکم...
و اگر جمهوری اسلامی از دست برود...
بهتر بگویم... 
وای اگرجمهوری اسلامی از دست برود...
 
پ.ن سه: قدر بدانیم و تلاش کنیم برای اصلاحش... #قوی-شویم.
 

 
 
تا نمی دانم کِی نظرات بسته خواهند بود ان شاءالله.
 
 
۰۲:۱۳

انگشت اتهامم سمت خودمان است...جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد؟!

 

 

تلاش پدر یمنی برای نجات طفل شیرخواره اش...

با پای برهنه خود را به بیمارستان رسانده تا جگرگوشه اش را که از سوء تغذیه به حالت احتضار رسیده نجات دهد...
اما...
 
 
پ.ن1: اگه این بهمون انگیزه نده چی قراره ما رو تکون بده واقعا؟
" آیا مؤمنان را وقت آن نرسیده است که دلهایشان در برابر یاد خدا و آن سخن حق که نازل شده است ، خاشع شود؟ همانند آن مردمی نباشند که پیش ازاین کتابشان دادیم و چون مدتی بر ایشان آمد دلهایشان سخت شد و بسیاری نافرمان شدند"   حدید/۱۶
 
پ.ن2: 
بند 16 اصل 3 قانون اساسی ایران: دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است همه ی امکانات خود را برای " تنظیم سیاست خارجی کشور بر اساس معیارهای اسلام، تعهد برادرانه نسبت به همه ی مسلمانان و حمایت بی دریغ از مستضعفان جهان" به کار بندد.
 
جمهوری اسلامی را _ اگر قرار باشد ظلم ظالمی را ببیند و بنا به مصلحت داخلی اش خفه شود _ نمی خواهم.
 
#ظلم_(را تحمل)_نکنیم.
 
 
حرف آخر: براندازها از این حرفا خوشحال نشنا! ما بلد نیستیم صورت مسئله رو پاک کنیم...ما جمهوری اسلامی رو از وجود پلید منافقین پاک خواهیم کرد و قطار را به ریل برخواهیم گرداند ان شاءالله...پس از دست ما عصبانی بمانید همچنان و بمیرید.
۲۳:۰۵

ای مجاهد ای مظهر شرف...

...یا حبیب من لا حبیب له...

این روزا با دیدن عکس آقا روح الله ذهنم شدیدا درگیر میشه...فکر می کنم به این که اگه این مرد نبود...اگه خودش رو برای مبارزه آماده نکرده بود...اگه انقلابی به وجود نیومده بود...الان من کجا ایستاده بودم؟ الان داشتم چیکار می کردم؟

خیلی فکر کردم و آخرین نتیجه ای که گرفتم این بود که الان احتمالا دست در دست یه دختر نامحرم توی هرجایی که نمی تونم تصورش رو بکنم سرگرم عیاشی بودم...یا شایدم یه سیگار خارجی گوشه ی لبم بود و قدم زنان با هر پُک غلیظی که به سیگار می زدم گذشته ی بی حاصلم رو مرور می کردم! یا شاید هم داشتم آماده می شدم که به محل قرارم با دوستان شبیه خودم برسم و برای صدمین بار چرندیاتم رو تحویلشون بدم و مزخرفاتشون رو بشنوم...ولی نیستم! 

نه...الان هیچ کدوم از اینا نیستم...

من الان یه جوون 22 ساله ام که توی جمهوری اسلامی زندگی می کنه...

و به جای تموم اون کارها دارم گوشه ی اتاقم می خونم و می نویسم و می خونم و می نویسم و به احیای تمدن اسلامی بر مبنای عدل علوی و تقویت جبهه ی حق در مقابل باطل فکر می کنم...و هر روز و هر ساعت و هر لحظه با خودم درگیرم و در حال جنگ تا بتونم به اژدهای نفسم پیروز بشم و لبخند رضایت امام و صاحبم حضرت ولی عصر(روحی له الفداء) رو به دست بیارم...ان شاءالله!

امروز دشمن طبق معادلاتش باید روی من سرمایه گذاری کنه...باید برای مهار من وقت بذاره و به زحمت بیفته...و من توی سنگر کوچیکی از هزاران سنگر جبهه ی حق علیه باطل در حال مبارزه ام...توی یه نبرد واقعی...در کنار شما!

 

چقدر چشم که دوخته شده به صحنه ی مبارزه ی من...و ما! از ایران بگیر تا یمن و سوریه و آفریقا و حتی تو خاک غرب!

و باز می رسم به این سوال که " اگر آن مرد نبود...؟ "

 

و چقدر یه انسان می تونه قوی بشه...و اثرگذار...مثل #آقا_روح_الله

 

پ.ن1: رفتی سبک عِنان و ندیدی که بعدِ تو...دیشب چه قصه داشت سرِ ما و سنگ ها...

 

پ.ن2: پیرو پست ناطورِ دشت نگاشته شد...در مقام مقایسه ای که ازش حرف زدم.

 

#بابای_ماست_خمینی

#شکر_همین_یک_نعمت_را_هم_نخواهیم_توانست_به_جا_آوردن

#ولله_الحمد

#من_جمهوری_اسلامی_را_دوست_دارم

یاعلی مدد

27 بهمن 1396

 

اثر فاخر مرحوم محمدعلی ابرآویز:

تو پیک خلوت روحانیان و سینه سوزانی 

مسلمان مسلح با سلاح شوق و ایمانی

تو شمشیر خدا بر قلب کفار گران جانی

غریو لا تَخَف سر ده به گلبانگ مسلمانی

الله اکبر...

 

۰۰:۱۸

Mr. Keating

!O Captain! My Captain
Our fearful trip is done
The ship has weather'd every rack, the prize we sought is won
.The port is near, the bells I hear, the people all exulting

کتابِ در حالِ خواندن:

آخرین کتابِ خوانده شده:
Designed By Erfan Powered by Bayan